نويسنده: زهرا نساجي




 

نقش هدايتي زيارت
 

زيارت عامل پيوند با صالحان و تقويت رابطه معنوي با وارستگاني است که موجب جلب الطاف الهي و افزايش مودت و رحمت و کاهش بار گرفتاري و مشکلاتي است که در طول زندگي بر دوش انسان سنگيني مي کند. محيط زيارت جلوه گاه نور حق و فضاي امن و اماني است که به زاير امکان مي دهد. راحت درد دل کند. طلب حاجت نمايد و به استغفار و انابه برخيزد و با زمزمه زيارت نامه و مضامين بکر و عبارت هاي جاويدان در بوستان ملکوتي حرم از بارقه معنوي آن وجودهاي نازنين و برگزيده حق، به خود سازي، تحول فکري و روحي تغيير در عمل دست يابد و اين همه به واسطه توجه و توسل به نفوس قدسي و تأثيرگذاري روح زيارت شونده در مکاني مي باشد که فيوضات رباني از هر سو جاري است، زاير پس خود را سبکبار و سبکبال تر از قبل مي بيند، به طيب خاطر مي رسد. از بدي ها بيزار مي شود و دوست دارد محبوب صاحبخانه شود. با خدا ميثاق مي بندد و از پوسته غفلت خارج مي گردد. جان را به نسيم فرحزاي کوي دوست گره مي زند و دل رميده را متذکر مي شود که اينجا کلاس يادآوري، تعليم، تربيت و آموزش است. و امام مزور تعليم ده اوست به شرط آن که پيرو دين و عارف به حق باشد. نقش پرورشي و هدايتي زيارت گاه سبب مي شود زاير ره صد ساله را يک شبه بپيمايد و به ولايت و اذن امام تحولات بنيادي در زندگيش رخ دهد. و بدين وسيله به معجزه هاديان امت و رهروان راستين دين پي ببرد، اما نمونه هايي از آثار سازنده زيارت:

ذکر و تقرب به خدا
 

يکي از راه هاي تقويت ايمان ذکر خداست. و خداوند از انسانها مي خواهد با زنده نگه داشتن اين خصلت بر ايمانشان بيفزايند و آن را سرآمد برنامه هاي خود قرار دهند. "اذکروا الله ذکراً کثيراً (1) ذکر خدا احساس حضور در پيشگاه خالق هستي دو دوري از افکار و اعمالي است که انسان را در جهت غير حق مشغول مي سازد. ياد خدا عبوديت او را بدنبال دارد و به قلب آرامش و طمأنينه مي بخشد. "الا بذکر الله تطمئن القلوب "(2) رويگرداني از ياد پروردگار نکوهش شده زيرا تبليغات را به همراه دارد. "و من اعرض عن ذکري فان له معيشه ضنکا". (3) تنگي معيشت زاييده غفلت است و صلاح نيست کسي که دلش از ياد خدا غافل است به مصاحبت و مشاوره انتخاب گردد. "و لا تطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا" (4) و هرگز از کسي که ما دلش را از ياد خود غافل کرده ايم اطاعت مکن آنچه بستر ذکر پروردگار را فراهم مي سازد مورد توصيه و توجه فرهنگ ديني بوده و زيارت از آن جمله است.
حضور بر مزار معصومين، شهداء، علماء و صلحاء و زيارت آنان از آن روست که مصداق کامل ذاکر، عابد و مطيع حق بوده اند و اگر به ايشان تأسي و تمسک مي جوئيم رازش در ارتباط عميق و دائمي و عاشقانه آنها با خداي جهانيان است. زيارت امامي که به تکريم و آستان بوسيش مي شتابيم و او را واسطه فيض الهي و مظهر تمامي صفات عاليه انساني مي دانيم براي ما، تذکر و تفکر مي آفريند و چنين يادآوري سبب تقرب به پيشگاه خدا و نزديکي به مظهر تمام خوبي ها مي شود و خواسته اي که در زيارت نامه امام حسين (ع) به زبان مي آوريم : "يا ابا عبدالله اني اتقرب الي الله" و در زيارت جامعه خطاب به معصومين بيان مي کنيم: "متقرب بکم اليه "شماها را وسيله تقرب به پروردگار قرار مي دهم آن هم نه يکي نزديکي مکاني بلکه نزديک شدن از طريق کسب فضايل و تحصيل مکارم اخلاق و آراسته شدن به طاعت و اخلاص و بندگي. تقرب به اولياي خدا راهي مطمئن بسوي تقرب پروردگار است زيرا آنها وسيله و راهنما و مشعل هدايت اند. بايد تقرب جست تا به قرب رسيد.
ابوعلي سينا مي گويد: در هنگام زيارت اذهان، صفاي زيادتري پيدا کرده و خاطره ها با تمرکز شديدتري جلوه نموده و باعث نزديکي به خداوند مي گردد. (5) زائر واقعي اين احساس را مي فهمد و جلوه هاي فيوضات رباني را درک مي کند، دلش به ياد حق زنده شده با خدا صميمي تر مي شود و با توبه و توسل به امام به حوائج و خواسته هاي خود دست مي يابد.

مودت و محبت
 

از ديگر آثار زيارت محبت و مودت آفريني بين زاير و مزور است. همانگونه که حضور نزد ائمه معصومين (ع) به هنگام حيات آنان سبب عشق و دوستي مي شود.
اين مراتب هنگام ممات آنان نيز متصور است.
"الزياره تنبت الموده" (6) زيارت مودت و دوستي را پديد مي آورد، زمزمه هاي عاشقانه زاير، راه عشق ورزي را هموار کرده و جويبارهاي شور و شوق را از قلب سرازير مي کند. محبت و دوستي اهل بيت يکي از دو امانت پيامبر اکرم (ص) نزد امت و همپاي قرآن به حساب مي آيد و به قدري عظيم و ارزشمند است که اجر رسالت مي باشد.
"قل لا اسئلکم عليه اجراً الا الموده في القربي" (7) تنها کساني در مقابل رسول خدا (ص) سرافرازند و به وظيفه خويش عمل کرده اند که با معرفت و مودت با خاندانش رفتار نموده اند. آنها اهل سعادت و رستگارند "و من يقترف حسنه نزد له فيها حسناً" (8) و هر کس اين نيکي يعني مودت به اهل بيت را تحصيل کرده باشد به احسان و انعام الهي مي رسد. ترديدي نيست که از بهترين راه هاي ايجاد محبت و بدست آوردن معرفت اهل بيت، حضور در مشاهد آنان و قرائت زيارت نامه هاي جامع و ارزنده آنان است.
زيارت سفري مشتاقانه و شورانگيز و ديداري صميمانه است که زائر با نزديک شدن جسم، روح را نيز بدنبال مي برد و از قرب مادي به قرب معنوي ره مي يابد، چه بسا انس ها و الفت ها که در سايه حضور و زيارت حاصل مي شود.
امام رضا (ع) فرمود: "براي هر امامي بر گردن شيعيان و هوادارانش پيماني است و از جمله وفا به اين پيمان زيارت قبور آنان است. پس هر کس از روي رغبت و پذيرش آنان را زيارت کند امامان در روز قيامت شفيع آنان خواهند بود. (9) بر پايه وفاي به همين عهد و پيمان است که دوست داران امامان هدي (ع) در احياي نام و زيارتشان زحمات و رنجها را متحمل گشته بدان افتخار مي کنند.
ابن عامر السابي واعظ اهل حجاز مي گويد: به محضر امام صادق (ع) عرضه داشتم، اي فرزند رسول خدا چه چيز است (از اجر و ثواب) براي کسي که زيارت کند اميرالمؤمنين و معموره کند تربت و خاک آن قبر شريف را، فرمود حديث کرد مرا پدرم از پدرش او از جدش حسين بن علي (ع) از علي (ع) که پيغمبر خدا فرمود (به علي (ع)): به خدا قسم محققاً تو را مي کشند و کشته مي شوي و در زمين عراق و در همان جا دفن مي شوي، عرض کردم: اي رسول خدا چه پاداشي است براي کسي که زيارت کند قبور ما را و معموره کند و بر عهده خود بداند اين امور را ؟ پيغمبر خدا در پاسخ علي (ع) فرمود: اي ابوالحسن خداوند متعال محققاً قبر تو و قبرهاي فرزندان تو را بقعه اي از بقعه هاي بهشت و ميداني از ميدان هاي بهشت قرار داده و دل هاي نجيب ها از مخلوقات خود، برگزيدگان از بندگان را مايل به سوي شما قرار داده است. همين افراد با اذيت و آزار معموره کردن قبور شما را تحمل مي کنند و زياد به زيارت قبور شما مي آيند براي تقرب به پروردگار و براي محبت و دوستي که با پيغمبر دارند. شفاعت ما به اينها اختصاص دارد و اينها هستند که وارد بر حوض من مي شوند، اينها زايرين من و همسايگان من هستند و زيارت مي کنند مرا فرداي قيامت در بهشت. (10)
محبت، انسان را از يک سو به زيارت وادار مي کند و از سويي ديگر عامل سازنده و تربيت کننده او بر اساس همين عشق و مودت است. زيرا مي کوشد در جهت رضاي محبوب خويش گام بردارد و محبتش را در قلب و اندامها تسري بخشد و در اعمال و رفتار خود را مطابق با امام مزور نمايد. و اين بنياد اهل مودت آفريني زيارت است.
وادي زيارت پيش از آنکه وادي عقل و محاسبه باشد وادي دل و جذبه درون است و زاير مي تواند در فضاي معنوي دلدادگي با پرتو اثربخش فيض ربوبي که از ساحت امام زيارت شونده تلالؤ مي ورزد دلش را روشن و مس وجودش را به کيميا تبديل کند.

آرامش رواني، ارمغان زيارت
 

زيارت تنها يک عمل عبادي، عقيدتي نيست، بلکه گستره و کارکرد آن در وجوه مختلف راهبر و راهگشاست يک زيارت کامل که از عقيده و ايمان سرچشمه مي گيرد قادر است انسان را به آرامش، طمأنينه قلبي و سلامت ذهني و به قولي به بهداشت رواني نائل آورد و فرد را به اتخاذ رفتار مناسب در جهت تخليه و پيرايش درون و کسب صفات و حالات پسنديده آراسته گرداند. فراگيرترين و ملموس ترين کار زيارت تأثير مستقيم در روح و جان زاير و صفاي باطني اوست و اين پالايش روحي فرصتي مناسب براي رشد معنوي اخلاقي اوست تا با تمامي نواقص و کمبودها خود را در مقابل وجودي که خليفه الله و مظهر کمال است تنها نبيند و به خود هراس راه ندهد، نااميد و مستأصل نشود و احساساتش را بيان کرده، با اعتماد و اطمينان سر دل بازگشايد.
امروزه که ناراحتي ها و گرفتاري هاي افراد به دليل فاصله گرفتن از ارزش هاي ديني چشمگير و گسترده شده دانشمندان و نظريه پردازان به نقش سازنده مذهب و باورهاي ديني همچون زيارت پي برده و بدان اصرار مي ورزند. زيارت اماکن مقدس به ويژه بارگاه مطهر معصومين عامل پيوند انسان به يک نيروي والاتر و برتر از جهان ماده مي شود که در اين راستا مشکلات و تنگناها برطرف شده، دغدغه و اضطراب روحي جايش را به آرامش داده، افسردگي و تنهايي از وجودش رخت بر مي بندد و نهال اميد در دلش جوانه مي زند.
از آنجايي که ذهن افسرده غالباً دچار خطا و کسالت مي گردد، زيارت گزينه اي مطلوب جهت تبديل اين عارضه به حالتي نشاط انگيز و حرکتي اميدوار کننده به جانب هدف است.
بيان اذکار و ادعيه به زاير فرصت مي دهد تا روح خود را همساز و به توازن روحي و تعالي اخلاق گرايش پيدا کند و منفي نگري و يأس جاي خود را به مثبت انديشي که رمز موفقيت زندگي است بدهد و اين تأثيري اکسيري و جاودانه زيارت است. مرحوم نراقي درباره اي تحول مي نويسد: نفوس نيرومند قدسي به خصوص انبياء و ائمه پس از آزادي از قفس تن و صعود به عالم تجرد در نهايت احاطه و استيلاء بر امور جهان هستند و قدرت تأثيرگذاري در موارد عالم را دارند و بدان آشکارند. هر کسي به زيارتشان برود بدو آگاهند و از زايرين مرقدشان و درخواست و شفاعت طلبيشان اطلاع کامل دارند.
بنابراين نسيم لطف اولياء الهي بر زايران مي وزد و رشحاتي از فروغشان به آنان مي تابد و در رفع نيازها و گرفتاري ها و بخشش گناهان در پيشگاه خدا شفاعت مي کنند و اين رمز تأکيد بر زيارت پيامبر اکرم (ص) و ائمه معصومين است.
علاوه بر آنکه زيارت اجابت دعوت ائمه و پيوند با آنها و خشنودي وجودشان است، تجديد عهد با ولايت آنان بوده اعتلاي سخن و نابودي و ذلت دشمنان را همراه داشته و داراي اجر و ثواب فراوان است. (11)
زيارت قبور ائمه معصومين (ع) موجب بيدار شدن ارزش هاي اصيل انساني و ظهور خود واقعي و ملکوتي و حاکميت روح، بندگي بر تن خاکي انسان است و اميدي را براي وي به ارمغان مي آورد که لازمه حيات و زندگي سعادتمند اوست و به گفته روانشاسان اميد به آينده مشکلات زندگي را در کامشان گوارا کرده و کوچکترين خللي در عزم و اراده آنها وارد نمي سازد. به دشواري ها لبخند زده و به استقبال مشکلات مي روند و به جاي يأس و نااميدي با پشتکار به فعاليت مي پردازند. (12)
در آداب زيارت آمده است که فرد وقتي به زيارت مي رود با وضو باشد، پاکيزه و معطر باشد و بهترين لباس را به تن کند. چنين شرايطي در روحيه زاير تأثيرگذار بوده و اگر از صدق دل و باطني خالص دعاها و زيارتنامه مد نظر را بخواند از الطاف غيبي و ولايت معنوي اولياء برخوردار مي شود.
شيخ شهاب الدين سهروردي مي نويسد: "وقتي اهل سلوک معنوي با خلوص نيت و نوعي استقامت و بردباري درب بيوت نوراني را بکوبد. فرشتگان با هداياي آسماني از آنان پذيرايي مي کنند و بديهي است نفوس کاملي که در مراتب معرفتي ترقي کرده اند با انوار و اشراق هاي خود نفس هاي ناقص را به فيض مي رسانند. (13) واضح است بدون توازن و تحول روحي افراد موافق به کسب مکارم و فضايل نمي گردند و زيارت از عوامل ايجاد کننده اين تغيير است.

غفلت زدايي و بخشش گناهان
 

زيارت گاهي منشأ تغيير و تحولاتي در زندگي معنوي انسان مي شود که برکاتش از يک عمر مراقبت و مواظبت بيشتر است. توبه هاي واقعي و تصميم هاي جدي و عزم راسخ در پاک شدن و خوب زيستن مي تواند از دستاوردهاي زيارت باشد. چه بسا سحاب رحمت و باران عفو پروردگار در محل زيارت شامل حال زايراني شود که با اميد به اين جايگاه کوچيده اند و در طلب مغفرت ازناي دل عذر تقصير سر داده اند.
از عوامل مهم و مؤثر در توبه خروج از غفلت و توجه به معاد است. ياد مرگ و حيات جاويد بعد از اين دنيا در بارگاه نوراني و مراقد قدسي معصومين (ع) نافذتر و قابل احساس تر از هر مکان و مجلسي بوده و باعث مي شود آروزها کوتاه شود.
پرده غفلت کنار رود و جذبه ولايي آن محيط دل را صفا دهد و توبه مقبول افتد. مسلمانان به هنگام حيات پيامبر (ص) آن حضرت را واسطه قرار مي دادند تا برايشان نزد پروردگار طلب استغفار نمايد. قرآن کريم مي فرمايد:
"و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله تواباً رحيماً" (14) هنگامي که به خود ستم مي کردند (اي پيامبر) نزد تو مي آمدند و از خدا طلب آمرزش مي نمودند و پيامبر هم برايشان استغفار مي کرد (پس) خدا را توبه پذير و مهربان مي يافتند. همان گونه که پيامبر در موقع حيات افراد را در رسيدن به مغفرت الهي مدد مي رساند در هنگام مرگ نيز به دستگيري گناهکاراني که توبه مي نمايند اقدام مي کند. آن حضرت خطاب به حضرت علي (ع) فرمود: "اي علي، هر کس مرا يا تو و فرزندانت را در زمان حيات يا پس از مرگ زيارت کند، ضمانت مي کنم که او را از سختي ها و شدايد روز قيامت نجات دهم، تا آن که او را مانند درجه ي خودم گردانم". (15)
احساسي که فرد گناهکار کنار مرقد بزرگان الهي بدست مي آورد در توبه را به رويش مي گشايد و او را در معرض خنکاي بخشش الهي و تابش انوار الهي قرار مي دهد و اين فيض به مدد امامي است که زاير به مرقد مضجع شريفش توسل جسته و به زيارتش مبادرت ورزيده است.
علاوه بر زيارت قبور مطهر ائمه معصومين (ع) که از مستحبات مؤکد مي باشد.
زيارت قبور مؤمنين نيز به خاطر آثار تربيتي و معنوي مورد سفارش پيامبر و پيشوايان ديني مي باشد. از اميرالمؤمنين سؤال شد چرا مجاور و همنشين قبرستان شدي ؟ فرمود: "اينان بهترين همسايگان هستند که انسان را به ياد آخرت مي اندازند." (16) و رسول خدا (ص) فرمود: شما را از زيارت قبور نهي کرده بودم از اين پس قبرها را زيارت کنيد که قلب را نرم و چشم را گريان مي کند و آخرت را به ياد شما مي آورد. (17)
عبرت گرفتن و بازسازي اخلاق و رفتار جزء آثار پايدار زيارت اهل قبور به خصوص عالمان ديني مي باشد. فيض کاشاني در اين باره مي گويد: "مقصود از زيارت قبور براي زيارت کنندگان عبرت گرفتن است و براي شخص زيارت شده سود بردن از دعاي زايرين است. پس سزاوار است که زايرين از دعا بر خود و ميت غافل نشوند." (18)
بزرگان دين معتقدند که هيچ عملي براي دلها بهتر و مفيدتر از زيارت قبور نيست مخصوصاً اگر دلها قساوت و کدورتي داشته باشد بايد با حضور در مجالس وعظ و ياد مرگ و مشاهده احوال مردگان معالجه شود به شرط آنکه آداب و سنت هاي مربوطه به قصد قربت و خودسازي رعايت گردد. فخر رازي درباره ي ثمرات تربيتي و معنوي زيارت مي گويد: هنگامي که زائر مشغول دعا و تضرع به درگاه خداست. حجاب هاي ظلماني برطرف شده نور جمال و جلال الهي جلوه گر مي شود و از آنجايي که اين وضعيت در نزد قبر ميتي مي باشد، نفس زيارت کننده رابطه محکمي با نفس مزور برقرار کرده و در اين صورت انواري که از عالم قدسي متوجه زاير مي گردد به روح ميت نيز منعکس مي شود.
ديگر آن که وقتي نفس زائر با نفس ميت ارتباط پيدا کرد همانند دو آيينه مقابل يکديگر که شعاع هر کدام در ديگري منعکس مي شود و نهايتاً اينکه زيارت سبب ارتباط دو نفس زائر و مزور شده کمالات هر کدام در ديگري سرايت مي کند. (19)
بنابراين زيارت قبور اهل بيت عصمت و نيز زيارت قبر مؤمنان و صالحان يکي از شعائر دين مقدس اسلام است و آيات شريفه اي از قرآن مجيد و روايات زيادي بر آن دلالت دارد که مختص شيعه نبوده و از زمان قديم در اين موضوع تفاوتي بين شيعه و سني نبوده و مسلمانان به زيارت اموات و مخصوصاً قبر سادات و اولاد رسول خدا (ص) مي رفته اند. چنان که زيارت قبر مطهر رسول خدا (ص) همواره به عنوان شعائر اصلي دين بوده و آرزوي هر مسلماني در سراسر جهان مي باشد. متأسفانه با پيدايش فرقه وهابيت و تبليغات گسترده آنان عليه زيارت قبور مطهر امامان هدي (ع)، مسلمانان و خصوصاً شيعيان در مظلوميت و ستم مضاعف واقع شده اند که لازم است با هوشياري و تبليغ صحيح در اين زمينه انسان ها را از منافع و ثمرات گهربار زيارت مطلع سازند و نقشه هاي دشمن را نقش بر آب کنند.

پي نوشت ها :
 

1.سوره ي احزاب، آيه ي 41.
2.سوره ي رعد، آيه ي 28.
3.سوره ي طه، آيه ي 124.
4.سوره ي کهف، آيه ي 28.
5.اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، سيد رضا پاک نژاد، ج 2، ص 37.
6.بحارالانوار، ج 71، ص 355.
7.سوره ي شوري، آيه ي 23.
8.همان.
9.وسائل الشيعه، ج 10، ص 253.
10.مجموعه مقالات هم انديشي... ص 315، به نقل از تهذيب شيخ طوسي.
11.جامع السعادات، مهدي نراقي، ج 3، ص 398.
12.چگونه بايد بود، مجيد رشيد پور، انتشارات انجمن اولياء و مربيان، ص 88.
13.مجموعه مقالات هم انديشي، ج 1، ص 133 – به نقل از مجموعه مصنفات شيخ اشراق.
14.سوره نساء، آيه ي 64.
15.وسائل الشيعه، ج 14، ص 332.
16.مجموعه مقالات، ج 1، ص 429.
17.کنزالعمال، ج 15، ص 646.
18.المحجه البيضاء، ج 8، ص 292.
19.مجموعه مقالات، ج 1، ص 434-433.
 

منبع: نشريه پاسدار اسلام، شماره 337.